سینمای سایر کشورها
برای قدیس شدن باید سوخت؛ «ژاندارک» از نگاه درایر و برسون
نگاهی به دادرسی ژاندارک از دید دو کارگردان برجستهی تاریخ سینما؛ کارل تئودور درایر و روبر برسون.
منتشر شده
4 سال پیشدر
توسط
مدیر
به گزارش پایگاه فیلمز، ژاندارک قهرمان زن ملی فرانسه علیه انگلیسیها بود که در جنگ صدسالهی فرانسویها علیه انگلستان رهبری فرانسه را بر عهده داشت. از زندگی این زن در سینما فیلمها متعددی ساخته شده است. از جمله آنها می توان به این فیلم ها اشاره کرد:
ژان مقدس ساختهی اتوپرمینجر (این فیلم در سال 1957 با اقتباس از نمایشنامهی ژان مقدس اثر جرج برنارد شاو ساخته شد)، ژاندارک در خطر (1954) روبرتو روسلینی (این فیلم از روی اُپرای آرتور هونگر به نام «زنی که میسوزد» ساخته شده است. و در واقع اُپراست و یکی از آثار زیبای روسلینی است که بسیار کم دیده شده. ژاندارک ویکتور فلمینگ (این فیلم در سال 1948 ساخته شده است.
یک فیلم جنگجویانه درمورد زندگی نظامی ژاندارک، قلعه ای که فتح کرده و تاجگذاری است در این فیلم هم اینگرید برگمن ایفای نقش میکند)، ژان دوشیزه ساختهی ژاک ریوت (این فیلم در سال 1994 ساخته شده و مانند تمام فیلمهای ژاک ریوت طولانی است، در این فیلم چهار ساعته تمام زندگی ژاندارک به تصویر کشیده شده است)، پیام آور ساختهی لوک بسون (این فیلم در سال 1999 ساخته شده است) مصائب ژاندارک ساختهی کارل تئودر درایر و محاکمهی ژاندارک ساخته ی روبر برسون اشاره کرد. این نوشتار به بررسی دو فیلم درایر و برسون میپردازد.
خط سیر فراز و فرودهای روایی سینمایی داستان زندگی ژاندارک بسیار متفاوت است. به طور معمول بخشهای با عظمت و تاریخی زندگی ژاندارک مورد توجه فیلمسازان قرار گرفته است و به جز دو فیلم درایر و برسون کمتر فیلمی به طور محوری موضوع محاکمه و دادرسی ژاندارک را به تصویر کشیده است.
در فیلم مصائب ژاندارک و محاکمهی ژاندارک به طور خاص به این بخش از زندگی ژاندارک پرداخته شده است. از دید کلی در هر دو فیلم ژاندارک اسیر و در زندان است اما بالطبع از نظر محتوی و نگاه کارگردان به داستان بسیار متفاوت است.
از آنجا که فیلم مصائب ژاندارک در حوزهی فیلمهای سینمای صامت قرار دارد، کارگردان نمیتوانسته از تمام متن دادرسی ژاندارک بهره ببرد در نتیجه جابجا برخی از قسمتهای متن دادرسی را بصورت میان نوشت در فیلم آورده است. (با یک مقدار تغییر ادبی که آنتونن آرتو در متن دادرسی انجام داده است که این تغییر ادبی به زیباتر شدن زبان فرانسهی فیلم بسیار کمک کرده است).
اما فیلم محاکمهی ژاندارک به طور کامل تکیه به اسناد دادرسی ژاندارک و دادگاه اعادهی حیثیت دارد، این دادگاه بیست و پنج سال بعد از سوزاندن ژاندارک با حضور مادر وی تشکیل شد.
از نظر بسیاری از ادبیان فرانسه متن دادرسی ژاندارک از زیباترین لحظات زبان فرانسه است و یکی از شاهکارهای بزرگ که از قرن 15 باقی مانده است. نکتهی حائز اهمیت اینکه دو کارگردان با توجه به متن دادرسی بیشترین استفاده از آن را در بیان تصویری به کاربردهاند. به عنوان مثال ایجاز در شجاعت و گزیدهگویی ژاندارک، نحوهی پرسش و پاسخها، هوش سرشار ژاندارک که همه جا دقیقترین جواب را میدهد، جوابهایی که کشیشها نمیتوانند از آن استفاده کنند در عین اینکه ژاندارک حرفش را زده است.
ژاندارک ساخته کارل درایر مصائب ژاندارک فیلمی است که درایر دانمارکی آن را در فرانسه ساخت. این فیلم در سال 1927 ساخته شد و در سال 1928 نمایش داده شد.
از دید منتقدان مصائب ژاندارک مشهورترین اثر سینمایی درایر شناخته شده است شاید به این دلیل که درایر با این فیلم برای اولین بار در سینما چیزهایی را شکست که تا آن روز مرسوم نبود. به عنوان مثال قصه گویی. فیلم قصه گویی ندارد، تمام فیلم یک داستان خیلی ساده است که در زندان میگذرد. یک زن که در زندان است و در طول فیلم سین جیم میشود.
این فیلم یک اهمیت استثنایی در تاریخ سینما دارد به این دلیل که اولین فیلمی است که تقریباً 9 دهم نماهای آن کلوزآپ است. به این معنی که دوربین تا حد افراط به صورت فالکونتی هنرپیشهی اول نزدیک میشود. بازی فالکونتی خیره کننده است و از این بابت که فیلم داستان ندارد و تمام فیلم روی زن میچرخد یک حادثهی تاریخ سینماست بویژه در تاریخ سینمای صامت که شبیه ندارد.
فیلم ریتم خیلی کندی دارد، تقریباً در فیلم اوردت با این ویژگی سینمای درایر آشنا شدیم اما اوردت فیلم ناطق بود و حرکات خیلی سریعتر بود. در این فیلم گاهی اوقات دوربین به اندازهی پنج دقیقه روی صورت فالکونتی که گریه میکند ایستاده است.
فیلم محاکمهی ژاندارک را برسون در سال 1963 بعد از فیلم جیب بُر ساخته است. محاکمهی ژاندارک فیلم خیلی بزرگیست؛ از این جهت که تمام مشخصههای سینمای برسون را بطور بارز در خود دارد. ایجاز به حد افراط، و نشان ندادن مکان.
در فیلم یک محکوم به مرگ میگریزد کل زندان را هرگز نمیبینیم در این فیلم هم کل سالن محاکمه نشان داده نمیشود. دوربین با پلان آمریکایی American Shot (نمایی تقریباً بازتر از نمای متوسط) با فاصلهای از ژاندارک و با فاصله از «کشون» و دیگر اسقفها ایستاده است.
کدام ژاندارک از نظر شمایل و شخصیتپردازی به ژاندارک واقعی نزدیک تر است؟. محاکمه ژاندارک ساخته روبر برسونبا توجه به اینکه در قرون وسطی نقاشی شمایلی مرسوم بوده است اما از چهرهی ژاندارک هیچ نقاشی شمایلی به جای نمانده است. در نتیجه با قطعیت نمیتوان گفت که از میان ژاندارکهای سینمایی کدامیک از نظر شمایل و شخصیتپردازی به ژاندارک واقعی نزدیک تر است.
آنچه میتوان در مورد چهرهی ژاندارک گفت صرفاً یک قیاس بصری است، از بین ژاندارکهایی که تاریخ سینما تاکنون به خود دیده است آن ژاندارکی که بیش از همه میدرخشد اینگرید برگمن است اما هیچ متنی موجود نیست که در آن به زیبایی ژاندارک اشاره شده باشد.
شمایل ژاندارک در فیلم برسون نشان دهندهی یک زن عادی فرانسویست؛ شاید به دلیل که برسون تأکید بر چهرهی مردمی ژاندارک داشته است. اما تصویری که درایر از چهرهی ژاندارک نشان میدهد زنی است موتراشیده، که برای سال 1927 نشان دادن این تصویر از زن خیلی غیر متعارف بوده است.
قیاسی که همیشه بین ژاندارک درایر و برسون وجود دارد این است که ژاندارک درایر قربانیست، اما ژاندارک برسون مقاوم است. یک زن از دل مقاومت فرانسه که در برابر مهاجم خارجی مقاومت میکند و نفرت اش از انگلیسیها کاملاً آشکار است.
این دو شخصیت تفاوت خیلی زیادی با هم دارند. در فیلم برسون ژاندارک خیلی شجاع است. وقتی پاسخ کشیشها را میدهد آه و ناله نمیکند، وقتی گریه میکند تنهاست. به عنوان مثال وقتی آزمایش دوشیزگی از او می گیرند به او برمیخورد و در نتیجه گریه میکند.
یک بار هم وقتی که «کشون» میآید و به ژاندارک میگوید که میخواهیم تو را بسوزانیم در حالی که روی تخت دراز کشیده است و دل اش نمیخواهد سوزانده شود، میگوید «جسم من هیچ پلیدی نداشت که بخواهد بسوزد» وگرنه هیچ جای فیلم ژاندارک اظهار ضعف نمیکند. در حالی که ژاندارک درایر اول تا آخر فیلم گریه میکند و واقعاً یک زن قربانی است. این برمیگردد به دیدگاه درایر که اساساً زنها را قربانی میدیده است. البته این دید خیلی شخصی و زندگینامه ایست و برمیگردد به زندگی مادر درایر. در فیلم اردت هم شاهد همین نگاه به زن بودیم.
برسون در «یادداشتهای سینماتوگراف» دربارهی فیلم درایر نوشته است که به این فیلم علاقهای ندارد و ذکر کرده است که از فکر اینکه دختر در تمام فیلم دارد بالا را نگاه میکند اذیت میشود، در واقع تمام مدت خدا آنجا بوده و چشم فالکونتی به بالا بوده است.
میتوان گفت در هر دو فیلم نوعی نگاه فمنیستی وجود دارد. از این جهت که قهرمان هر دو فیلم یک زن است. یک زن که با سربازها زندگی کرده و از زنانگیاش به معنی دخترانگیاش استفاده نشده است و از خود دفاع کرده است. به معنی کلمه یک زن است، یک زن مقاوم در برابر دنیای مردانه.
در هر دو فیلم ژاندارک لباس مردانه به تن دارد و اصرار دارد که با همین لباس راحت است. دو دلیل برای این اصرار ژاندارک میتوان متصور شد اول اینکه ژاندارک به دلیل اینکه جنگجو بوده و غالباً لباس جنگ به تن داشته، ترجیح میداده درون زندان نیز لباس همیشگیاش که لباس رزم است را به تن داشته باشد. دوم اینکه خواست ژاندارک این بوده است که در زندان هم مثل سرباز با او رفتار شود که در فیلم درایر با همین لباس هم میمیرد اما در آخر فیلم برسون ژاندارک با لباس زنانه به سمت مرگ میرود و به عنوان یک زن میمیرد.
مصائب ژاندارک ساخته کارل درایراز دیگر مواردی که میتوان از نظر شخصیت پردازی دو کارگردان مورد بررسی قرار داد، تصویریست که هر کدام از فیلمسازان از «کشون» به تصویر کشیده اند.
در نگاه اول متوجه میشویم که تصویری که برسون از چهرهی «کشون» میدهد با وجود اینکه خیلی خشن است اما آن تصویری نیست که در فیلم درایر میبینیم.
در فیلم درایر «کشون» به طور اغراق آمیز یک موجود کثیف است یک انسان چاق، بسیار زشت و نفرت انگیز. اما در فیلم برسون «کشون» یک انسان عادیست مانند دیگر کشیشهای کلیسای کاتولیک. یک انسان متعصب که وظایفی را بر عهده دارد و بطور خاص به او تأکید کردهاند که یک وظایفی را انجام بدهد.
علاوه بر این در چند جای فیلم هم انسانیت به خرج میدهد و اجازه میدهد که مراسم عشای ربانی برای ژاندارک برگزار کنند. در فیلم درایر هم مراسم عشای ربانی برای ژاندارک برگزار میشود اما پنهانی. در واقع یاور ژاندارک در زندان ( آنتونن آرتو) مخفیانه برای او دعا میخواند. دعایی که در فیلم برسون به طور رسمی با توجه به متن دادرسی ژاندارک برای ژاندارک خوانده میشود.
از لحاظ موسیقی فیلم برسون فیلمی است که به گفتهی خودش موسیقی لازم نداشت. موسیقی صدای طبلی است که اول وآخر فیلم شنیده میشود و صدای شیپوری که در اول فیلم به گوش میرسد.
به طور کل موسیقی فیلم برسون کلام انسان است و کلام انسان به طور مداوم تصاویر متقابل است. به طور کل در فیلم ما «کشون» را میبینیم، ژاندارک را میبینیم، در نمای بعد یک کشیش دیگر را میبینیم و باز ژاندارک را میبینیم.
فیلم درایر صامت است اما به معنای زبان شناسی فارغ از زبان نیست. به این دلیل که میان نوشت دارد و میان نوشتها نشانههای نوشتاری هستند که به مخاطب میگویند که چه دیالوگی بین شخصیتها رد و بدل میشود و چه اتفاقاتی میافتد.
حتی در اوایل تاریخ سینما وقتی که فیلم صامت نشان داده میشد به جای شخصیتها حرف میزدند و در آنها یک پیانو بود با همراهی یک ارکستر. به عنوان مثال فیلم ناپلئون آبل گانس یک اپرای بزرگ بود. یک ارکستر جلوی پرده مینشست و شبیه به یک اپرا مینواخت. در نتیجه زبان به انواع مختلف آوایی و نوشتاری در آن سینما بوده است.
سینمای صامت سینمای بیرون زبان نبوده به علاوه فهم سینما هم که زبانی بود به این ترتیب اصلاً نمیتوانیم تصور کنیم که فارغ از زبان است. درایر برای برطرف کردن اشکال زبان به طور هوشمندانه از نماهای بسیار نزدیک و بسته استفاده کرده است. به این دلیل که میمیک چهره و حالات شخصیتها تأثیر گذار تر شود.
دیدن تصاویر شاعرانه در دل فیلمهای برسون هیج مخاطبی را شگفت زده نمیکند، خواه فیلم مذهبی باشد، خواه عاشقانه! در فیلم نماهای خیلی شاعرانه نماهایی است که در زندان میگذرد.
در تصاویر زندان وقتی که ژاندارک در سلول تنهاست دوربین بدون حرکت ژاندارک را نشان میدهد اما نه بطور کامل، در این نماها بیشتر تصویر بسته ی اعضای بدن ژاندارک دیده میشود. به عنوان مثال دست.
دستها برای برسون خیلی مهم هستند. این فیلم پیش از بوجود آمدن فرقهی ژانسنیزم ساخته شده است، پس اغراق نکردهایم اگر بگوییم ژانسنیزم از مدتها پیش در دل فرهنگ فرانسه وجود داشته است. ما به طور مکرر در فیلم تصویر دست را میبینیم وقتی که ژاندارک خوابیده است ما تصویر دست اش را داریم وقتی به طرف زمین میرود ما تصویر دست اش را داریم و نمای آخر فیلم که آن نمای مشهور پا را نشان میدهد.
ژاندارک برسون: در فضای بسته و نمایش اجزا. اینجا پاهااز آنجا که هر دو فیلم درونمایهی مذهبی دارند خالی از علائم انجیلی نیستند. در فیلم برسون علائم انجیلی بسیاری وجود دارد به عنوان مثال سلولی که ژاندارک در زندان دارد بیشتر شبیه به حجرهی راهبهای مسیحی است و تمام علائم انجیلی در صحنهی آخر به بهترین شکل نمود پیدا میکند.
به نظر میرسد کل فیلم برسون برای این ساخته شده است که ده دقیقهی آخر ساخته شود در طول فیلم تمام مدت یک فضای بسته میبینیم که یا درون سلول میگذرد یا دادگاه. فضای بیرون فقط نمایی است که ژاندارک را میآورند تا اعتراف کند.
در اینجا هم به عمد تصاویر نسبتاً خیلی نزدیک و متوسطی از «کشون» و دو کشیش و ژاندارک دیده میشود و ما هیچ چیزی از جهان بیرون نمیبینیم. اما صدا را میشنویم، صدای انگلیسیها که میگویند «بکشیدش و بسوزانیدش». اما در نمای آخر دوربین حرکت میکند و همراه با پای ژاندارک از پلهها بالا میآید. بعد یک سگ میآید، سگی که معمولاً در سینمای برسون حاضر است. سگ در سینمای برسون مثل بیشتر فیلمهای اروپایی نمایندهی وفاداریست و شاهد اصلی. زمانیکه ژاندارک را از پلهها بالا میبرند سگ از میان مردم بالا میآید و با دقت تماشا میکند و شاهد واقعی این جنایت است.
در فیلم برسون و درایر در سکانس آخر پرندهها حضور دارند. پرندهها نماد یک امر قدسی هستند. در دو جای مهم عهد عتقیق و عهد جدید پرندهها به عنوان یگ امر قدسی آمدهاند یک بار در کتاب تورات و دیگری در کتاب انجیل. در داستان حضرت نوح در کتاب تورات آورده شده است که وقتی کشتی نوح به جایی شبیه به خشکی رسید حضرت نوح برای اطمینان از اینکه خشکی بر عرصهی گیتی پدید آمده یا هنوز همه جا آب است یک کبوتر را میفرستد و کبوتر بنا به متن تورات پرزنان میرود و در حالی که یک شاخهی زیتون در منقار دارد بازمیگردد. در کتاب انجیل نیز آیهی بسیار زیبایی است که مسیح به مؤمنان اش نصحیت میکند که چون کبوتران ساده باشید. در نتیجه این عوامل در انتهای فیلم خیلی فیلم را مذهبی میکند.
در فیلم درایر زمانی که ژاندارک را میسوزانند دستهی کبوتران در آسمان بارها نشان داده میشود و در فیلم برسون نیز ما از پشت یک پارچه سایهی دو سه پرنده را میبینیم، اما خود پرنده را نمی بینیم. منبع: پرده سینما



استفاده از تکنیک موشن کپچر یا CGI در سینما

نماهنگ «بهار بارونی» حسین حقیقی

انتشار قطعه «پرستار»

تقدیم قطعه «ماه بلور» به جامعه پزشکی و کادر درمانی

معرفی نماهنگ «ایران ما»

تیزر ویژه برنامههای نوروزی شبکه نسیم

ضبط «کودک شو» بدون تماشاگر

سال 98 و آخرین قطعه احسان خواجه امیری

انتشار قطعه «عیدانه» توسط گروه هنری «لیله القدر»

گروه «عجم» برای «بریم بسازیم» خواند

مروری بر زندگی و فعالیتهای فرزاد حسنی + عکس

مروری بر زندگی و کارنامه سینمایی سروش صحت + عکس

مروری بر زندگی و کارنامه سینمایی کوروش تهامی + عکس

مروری بر زندگی و کارنامه سینمایی نازنین احمدی + عکس

مروری بر زندگی و فعالیتهای علی ضیاء + عکس

فیلمهایی با سکانسهایی ترسناک + عکس

12 اسفند تولد سید علی صالحی بازیگر نون.خ + بیوگرافی

معرفی دارا حیایی + عکس

مروری بر زندگی و کارنامه سینمایی بهنوش بختیاری
